مصاحبه تو: دلایل فرار

در صورت کی تو یک کارت سفید داری. دعوت تو به مصاحبه با اداره فدرال امور خارجي ها و پناهندگي چند هفته را دربر میگیرد. نماینده تو به تو معلومات میدهد.

مصاحبه کننده / مامور دولت تمام اسناد ترا مطالعه کرده است، مامور دولت میخواهد همه را دوباره بشنود. او از تو سوالهای زیاد پرسان میکند. جواب بده، و به او تمام حرفها را بگو. بعدأ میتواند او تصمیم بگیرد که آیا تو در اتریش پناهنده میشوی. خود را برای این مصاحبه آماده کن. نماینده تو ترا کمک میکند.

تومیخواهی که یک مرد باتومصاحبه کند؟ آیا تومیخواهی یک خانم باتومصاحبه کند؟
لطفأاینرا قبلأ به نماینده خود بگو.

مصاحبه محرم است، هیچکس اجازه ندارد آنچه توگفته یی به دیگران بگوید. این معلومات در وطن تو به هیچ کس گفته نمیشود.

کی درمصاحبه میباشد؟

  • تو.
  • نماینده تو: او ترا حمایت میکند. اما او اجازه ندارد به عوض تو حرف بزند.
  • مامور دولت از اداره فدرال امور خارجي ها و پناهندگي. او مصاحبه را پیش میبرد. او ترا معلومات میدهد. تو میتوانی از او همه چیز را بپرسی.
  • دوست یا رفیق/ سرپرست/ شخص قابل اعتماد: به کدام شخص اعتماد داری؟ احساس اطمینان میکنی اگر این شخص هم اینجا باشد ؟ تو میتوانی از این شخص خواهش کنی که همراهی تو بیاید. این شخص اجازه ندارد عوض تو حرف بزند.
  •  ترجمان: آیا تو حرفهای ترجمان را نمی فهمی؟ لطفأ اینرا زودتر بگو، عواقب منفی ندارد.

کدام لغت یا کدام سوال را نفهمیدی؟
برای توضیح آن خواهش بکن.

مصاحبه چنین پیش میرود

  1. به تمام کسانیکه در آنجا هستند سلام علیک گفته میشود.همه با نامهای شان معرفی میشوند. وظایف شان توضیح خواهد شد.
  2. حقوق تو و مکلفیت های تو هم توضیح خواهد شد. طور مثال: تو حق داری که تفریح بکنی.
    مثال دیگر: تو مکلف هستی که حقیقت را بگویی وتمام چیز ها را بیان کنی. تو همه چیز ها را نمیگویی؟ اگر اداره فدرال امور خارجي ها و پناهندگي اینرا بداند، در قضیه پناهندگی ات مشکل ایجاد میشود.
  3. مصاحبه کننده سوالهای اسان را از تو میپرسد. طورمثال: نام تو؟ خانوادهء تو والدین تو؟ مکتب/ مسلک تو؟ اسناد تو؟
  4. فرار. حالا بگو چرا فرار کرده یی وپناهندگی میخواهی. مامور دولتی سوالهای زیاد از تو میپرسد: چه واقع شده بود؟ چرا تو فرار کردی؟ چرا نمیتوانی برگردی؟
لطفأ دقیق قصه کن. لطفأ تمام جزییات را بگو. این برای تصمیم گرفتن در باره درخواست پناهندگی تو خیلی مهم است. بگو تمام چیزهای را که تو میخواستی بگویی، تو وقت کافی داری.
وقتیکه تو قصه میکنی تو افسرده میباشی ومیترسی؟ آیا این تلخ است که بیان میکنی؟ لطفأ باوجود آن هم بیان کن. تو میتوانی بگویی که بسیار سخت است.
تو کدام جواب را نمیفهمی؟ بگو “من نمیفهمم”. تنهابه چیزیکه مطمئن هستی آنرا بگو. لطفأحقیقت را بگو. توقصه خود را میدانی، تو آنرا صحیح بیان کرده میتوانی. به چیزیکه به یاد تو است اعتماد داشته باش.

شاید مامور دولت سوالهای را بپرسد که تو آنرا میدانی، شاید درمصاحبه قبلی تو آنرا جواب داده باشی. ماموردولت یک لست دارد. او باید تمام سوالها را بپرسد. لطفأ دوباره آنرا جواب بده.